به گزارش مشرق، تصور اینکه یکی از بزرگترین سوءتفاهمهای بیمایهی مسالهای به نام «نقد آثار نمایشی در ایران» حل شده است با اعلام خبر ساخت سریالی درباره «پزشکان» توسط مهران مدیری، مشهورترین طنزپرداز تلویزیون ایران خیلی زود فراموش شد. از چند ماه پیش اعتراض بخشی از جامعه پزشکان که تصور نمایندگی تمامی جامعه پزشکان همواره در لحن و محتوای اعتراضات آنها موجود بود، شروع به اعتراض به سریال نادیده و فقط شنیدهای به نام «اتاق عمل» کرد. سمبه ظاهرا پرزور ماجرا بر مدیریت تازهکار صداوسیما چربید و سریال متوقف شد، تغییر نام داد و فیلمنامهاش هم بازنویسی شد. اما در آخرین روزهای سال وزیر بهداشت، بلندپایهترین مقام پزشکی کشور دوباره نامهای به علیاصغر پورمحمدی، معاونت سیمای سازمان نوشت و او را از پخش این سریال منع کرد، اما پورمحمدی پاسخ داد که سریال توهینی به پزشکان ندارد و تصمیم برای پخش آن گرفته شده است.
به این ترتیب، شبکه سوم تلویزیون از نیمه تعطیلات نوروز شروع به پخش سریال جدید مدیری که حالا «در حاشیه» نام گرفته بود کرد. سریال طبق پیشبینیهای قبلی با استقبال گسترده مردم مواجه شد و طبق پیشبینیهای قطعیتری، خیلی زود بخشی از جامعه پزشکی شروع به مخالفت با سریال کردند و در انواع و اقسام نامهها و گفتگوهاو نظرسنجیها به شدت به «حاشیه» و شخص مهران مدیری هجوم بردند و این نمایش تاسفباری از وضعیت تلخ نقادی در جامعه ایرانی بود.
اشکال ماجرا کجاست؟
واضح و مبرهن است که نقد جامعه پزشکی به سریال «در حاشیه» اصولا از پایه زیرسوال است و محلی از اعتبار ندارد به دو دلیل بسیار ساده...
الف) سالیان سال است که به محض نمایش یک شخصیت منفی از یک صنف خاص در سینما و تلویزیون ایران، اعتراضاتی از گوشه و کنار به نام آن جامعه صنفی بلند میشود. این توهم کمکم در حال تبدیل به یک تصور بلندبالای «تقدیس» است.اما اساسا بیمورد است به این دلیل کاملا بدیهی که نمایش یک یا چند شخصیت خاص از یک صنف، با هیچ عقل حتی متوسطی، به معنای قضاوت کلی در باره آن صنف و نمایش همه اعضای آن نیست. نمایش یک پرستار، پزشک، کارگر و... که شخصیتی منفی دارد و اعمالی منفی انجام میدهد، هرگز به معنای یک نمایش منفی از کلیت آن صنف و همه متعلقان به آن نیست. نه سازندگان این نمایشها چنین برداشتی دارند و نه بینندگان و اگر کسی چنین تصوری کند، صرفا به دلیل طرح چنین اعتراضات و توهماتی است. دقیقا مشابه ماجرای بیماری «نمادگرایی» و اتهام «سیاهنمایی» در سالهای اخیر سینما، این بار در نقادی جامعه در حال تکرار است.
این توهم، مخرب و بیحاصل است.توهمی که معلوم نیست چرا و چگونه به ایرانیها راه پیدا کرده است. صنوف مختلف و بیشتر از آنها متولیان صنوف مختلف در ایرانخیال میکنند که به صرف قرار گرفتن در آن صنف پرارزش، تقدیس شدهاند و کسی حق نزدیک شدن به آنها را هم ندارد.
ماجرا وقتی وخیمتر میشود که در فضای رسانهزده ایران، این اعتراضات خیلی زود و وسیع انعکاس پیدا میکنند و توهم حقبه جانب بودن و بدتر از آن جانماندن از غافله اعتراض؛ ابعاد ماجرا را به شدت افزایش میدهد. لیست سریالهایی که به دلیل این اعتراضات متوقف شدهاند و فیلمهایی که اجازه پخش پیدا نکردهاند بلندبالاست، اما بلندبالاتر از این لیست، محافظهکاریهای بعدی است که هرگز شمرده نشدهاند و دیده نشدهاند.
و سرانجام این ماجرا، نتیجهای جز خنثی شدن و محافظهکاری بیرویه رسانههای تصویری نیست. همان چیزی که امروز مشغول مشاهده خلسهآور آن هستیم.
ب) معترضان به «در حاشیه» باید به این سوال اساسی پاسخ دهند که میخواهند معضلات و مشکلات جامعه پزشکی ایران، همان موارد محدودی که «در حاشیه» خیلی ملایم و نرم از کنار آن گذاشته است را منکر شوند؟ معترضان به «در حاشیه» منکر وجود زیرمیزی، نرخ جداگانه برخی از پزشکان برای عمل جراحی، تجویز بیرویه دارو و اعمال پزشکی، بیتخصصی برخی پزشکان و... شوند و اگر منکر نمیشوند، جایی جز رسانه محل نمایش و نقد این اعمال برای اصلاح است. و « در حاشیه»، آن هم در حاشیه ضعیف سریال، جایی که کمتر از 5 درصد محتوای آن به این نقد نرم اختصاص یافته است، مگر کاری جز این انجام میدهد.
اینها سوالاتی بدیهی با پاسخهایی واضح و مشخص است و طرح آنها نیز کمی عامهپسندانه است، اما ظاهرا چارهای نیست و فعلا در این حد از نقد گیر افتادهایم.
**
ماجرای این بار این نوع نقد بیمایه و مبتذل وقتی غمانگیزتر میشود که به لحن و نوع انتقاد این بخش از جامعه پزشکان به پخش یک سریال از تلویزیون ایران توجه شود. در بخشهایی از گفتگوها ونامهها و مطالب اعتراضی بخشی از جامعه پزشکان به «حاشیه»، مطالب بیربطی و تاسفبرانگیزی در مورد مبلغ حقوق دریافتی مهران مدیری، چگونگی درمان قطع شدن انگشت او سر مجموعه « ویلای من» و کشاندن حاشیه نقد به مباحث شخصی مدیری است. اتفاقی که بدون شک، حداقل از نقد خود مدیری به جامعه پزشکان غیراخلاقی تر است و ادعای این بخش از جامعه پزشکی برای انتقاد به «حاشیه» با این استدلال، کاملا به زیر سوال میرود.نقد بیاخلاقی و توهین با بیاخلاقی و توهین در حال تبدیل به یک اپیدمی است ظاهرا...